284
*****
زمين و زمان
بر هر چه خون كه در اين چندروزه از تو رفت
بر هرچه درد كه با تو درآميخت
بايد دليل محكمي بياورند
كاين عشق من با كمرگاه تشنه اش
هرگاه درد مي كشد
انگار مرا به چار ميخ مي كشند
بي گمان از خاطري آسوده
با قلب كوچكم
زخم هايش را به روي لب نهاده ام
*****
زمين و زمان
بر هر چه خون كه در اين چندروزه از تو رفت
بر هرچه درد كه با تو درآميخت
بايد دليل محكمي بياورند
كاين عشق من با كمرگاه تشنه اش
هرگاه درد مي كشد
انگار مرا به چار ميخ مي كشند
بي گمان از خاطري آسوده
با قلب كوچكم
زخم هايش را به روي لب نهاده ام
88/07/06
No comments:
Post a Comment