58
عــاشقــانه
*****
ربطي
به ابرهاي باران زا نداشت
اگر عاشق ماندم
و به دشت هاي خشك و لم يزرع نيز
من هميشه نسبت به خورشيد
ارادت داشته ام
چراكه بارقه هاي عشق را
اول بار از او دريافتم
آنكه مي بخشد - بي دريغ -
آنكه مي فهمد و
لب خاموش است
آري
ربطي به جنگل و درياها هم نداشته
كه من عاشق ماندم
من هميشه در پيشگاه آسمان
تعظيم كرده ام
چراكه بزرگ است و با گذشت
كه به من رخصتِ اين داده كه گه گاه
سر به روي شانه هايش بگذارم
آنكه مي بخشد - بي دريغ -
آنكه مي فهمد وخاموش مي ماند
شايد اين باركه فرصت يافتم
و دوباره زاده شدم
خورشيد باشم
شايدم آسمان
و به هر حال
با پري ، آدمي و هرچه نبات و حيوان
نَسَبي يا سببي
هيچ نيابم
آنكه مي بخشد
بي دريغ
آنكه مي فهمد و
خاموش خواهد ماند
مجید گل محمدی
87.02.17
No comments:
Post a Comment