46
عــاشقــانه
*****
گفتم كه به رؤيا خواهم رفت
اگر از عشق
سخني در ميان آيد
و خواهم مُرد
گفتم هنوز
گرد و غبار اين راه دراز
در صداي نشسته است و
خاموش خواهم ماند
گفتم اسير آب ها خواهم شد و از خشكي
دور خواهم ماند
اگر از عشق سخني
تنها سخني
بر زبان آيد
آنچه هست و نيست بر باد خواهد رفت
رفتم
كه به اميد ابديت افق خويشم را
در كمال يك خط ممتد
در يابم
گُم گشتم
گُم
مجید گل محمدی
86.12.16
No comments:
Post a Comment