Monday, August 4, 2008

عاشقانه - 22

22

عــاشقــانه

*****

اين ترانه اي كه مي سرايم

ترانه ي عشق است

كه زماني ست

بر بلند ترين قله اش ايستاده ام و

زمزمه مي كنم

همچون جوانه ي گياهي نورسته

چشم گشوده به اين دنيا

آري

به راستي

من دوباره زاده شده ام

وتو

همچون هوا در نفس هايم

مي روي و مي آيي

ديگر پذيرفتن اش دشوار نيست

كه باز آفريده شدم

از دستان ات

و زمان باز نخواهد گشت

بي آنكه طلب كند از ما

مي گذريم و مي گذرد

و من

و تو

به تمامي به هم ياري خواهيم داد

هر چند

احساس مي كنم كوچه هاي خالي و خلوت را

اما

تو از پس پنجره هنوز

حضور پر تردد عشق را

پرتاب مي كني

مجید گل محمدی

85.11.07

No comments: