Monday, October 19, 2009

عاشقانه-341

341
*****
براي باور تو
سرود ها نوشتم و بر ديوار ها چسباندم
براي آنكه بيايي
براي چشم هايت كه زيبا نگاه مي كنند
آب پاشي كردم
تمام مسيري كه فكر مي كردم تو از آن در راهي ،
براي دست هايت
كه مهر ِ بي پايان اند
بوسه ها يي ساختم
و از وراي اين همه سايه ها و تاريكي
وقتي تو از بساط پنجره
در سينه ام نقش بستي
براي بودن هميشه گي ات
براي واژه هاي اشتياق ام
براي عشق
دوباره خويش را زادم
و دانستم
كه بايد فراتر از سرايش ِ آب و آيينه و بوسه
تمام لحظه هاي زندگي ام اين بار
كنارت باشم
تمام لحظه هاي زندگي ام
به پايت باشم
بايد براي آنكه رها شوي
و تو را در خويش بيشتر بپرورم
با هر خيال ناشكيب
به صبر اقتدا كنم ،
روز تولدت
روزي ست در همين حوالي ِ عشق
مِهر است هر چه هست ،
بايد براي مهرباني ات
نذري ادا كنم
بايد براي عشق تو
در سينه ي خودم
آتش به پا كنم
بايد براي دوست داشتن ات
خاموش و پُر نياز
بردبار باشم و هر بار نام تو را صدا كنم
88/07/27

No comments: