Friday, October 9, 2009

عاشقانه-325

325
*****
مهربانو!
يگانه در برهوت
جايي كه تا چشم كار مي كند
جز ردّ گام هي تنهايي نيست پديد
مفتخر شدم به رؤيت ماه ِ روي تو
و مسير هاي تنگ و باريك و بي نشان
به احترام حضوت
همه در جغرافياي عشق من
ثبت شدند به نام ِ مهر
از كران ِ ساده گي خود
تا حريم نا متناهي انصافت
بي آنكه بر زبان آيد
هجرت كردم
و گرگ و ميش احساس ِ بود
كه دريافتم
مهرت نشسته بر دلم
پاييز هر از گاه رشك مي برد
از مهرِ بي بضاعت يكماهه اش
تا مهر لحظه لحظه و سال هاي من و تو،
من مفتخر شدم به اينكه در صبحي علي الطلوع
از باور دلم تا عمق چشم هاي تو
پر باز كنم
88/07/17

No comments: