Friday, October 2, 2009

عاشقانه-306

306
*****
وقتي دلتنگي به سراغم مي آيد
حتي اگر بغض تو سرما زده باشد مهربانو
دوست دارم بكجا
همه ي بغض ِ تو را سر بكشم
آن هنگام كه ناباورانه در لحظه لحظه ي زندگي مي بينم
تو ، بي عشقي را متروك كرده اي
حس غرور مي كنم
حالا بگو كجاي قلبم را به دروغ با تو قسمت كردم
خويشتنم را
مادرم يا پدرم را
كه تو با اولين بوسه ي بهارين
رخصت مهرورزيدن دادي به همه ،
مگر جز اين بوده اي براي من
مگر جز اين خواسته اي از من
فراموشي ِ عشق ، دروغ و بي مهري
ارزاني آنانكه زبان شان حرفي زد
دل هاشان جاي ديگر بود
اما من
بغض و دلتنگي را
يكجا خواسته ام در عشق تو تعبير كنم
88/07/10

No comments: