چگونه در نوازش ات
به گفنگو بنشینم
به ضرب یک مضراب
یا
به زخم این تنها دل
که بی تو در شور است
گاه بی گاه
به لَنگ ضربی می ماند
خزان خزان که نهفتی
نهفته شد این نجوا
چگونه دست می کشم نگاه ات را
نمی کشد دست همیشه از تو نگاه
که در میان خاموشان
فقط صدای توست باقی
چو مرهمی همه گاه
89.09.18
No comments:
Post a Comment