448
عاشقانه
***
عاشقانه
***
با این غروب های دنباله دار
بگو
که من
در آسمان تو چه می کنم ؟
من سر به راه واقعه ای نشسته ام
تا تو
سرت بجنبد و من
بی تاب تر شوم
از پشت شهر های دور
با ماه حرف می زنم
شاید شبی
با صد هزار بوسه ی آرام و خیس
در چشم های تو
مهمان شوم
دلتنگم و باران به قهر
رخت بسته ست
محض رضای حال من
ابر را خطاب کن
شاید دلش بسوزد و با غروب های من
آشتی کند
اصفهان
89.07.16
No comments:
Post a Comment