عاشقانه
***
تو را
اندازه ی یک هرچه خوب است
دوست می دارم
و انسانی که در تو هست
حقیقت دارد و من رنگ ها را
کنار هم می شناسم
تو را
با فعل ساده بیشتر "می خواهم"
و می خواهم
کنار هر چه با تو هست
یک بگذارم
برای من که انسان مدرنی نیستم
یک ، زیاد است
و مرزی هم ندارد
که با تو
خواب های پنجره انگار آشفته ست
برای من که انسان مدرنی نیستم
عشق یعنی صبر
و عادت دارد این صبر در من
مدارا می کند تا تو
که تو
یعنی برای من
صبر
تو را اندازه ی یک صبر طولانی
کنار سادگی در طرح یک لبخند
دوست می دارم
و با یک فعل ساده
تنها
می مانم
1389.08.08