197
عـاشـقــانـه
*****
برای نگاه روسپی من
حبس ابد بریده اند و حکم کرده اند :
فرجامی نیست !
محکوم به جستجوی نشانی
که پیش پای بی قراری
جا مانده ،
وکیل تسخیری
به واژگانی که جوهر قلم را خشکاند
دل می داد
و من
به ســِـحر واژگان ِ سکوت
لاجرعه سر کشیدم از روی تمنا
شوکران ِ ایمانم را
که بی تقصیرم .
باید برهنه اعتراف کنی
به بی گناهی من
وگرنه که در سینه ام
حبس خواهی ماند
تا ابد .
مجيد گل محمدي
1388.01.08
1 comment:
به عادت كه افتاده باشي ، هي كنج درگاهي ؛ به انتظار . لِي لِي ميكني . رسم سختي ست . ه
...
~~~***Ar@GoL***~~~
Post a Comment