Monday, March 9, 2009

عاشقانه - 189




189
عـاشـقــانـه
*****
اي سپيدي اي سياهي
بغضِ تنها مانده در كنج گلويم
بي خيال آسوده در سوداي آتش
رقص و پاكوبي
تو سپيدي
هم نهفتِ ساده ي صد چنگ خاموشم
من سياهم
بر خطي افسون شده تا اوج هر نغمه
من سپيدم
در فضاي بند بند ِ عشق تو محصور
تو سياهي
نقطه نقطه رمز هاي ناگشوده
اي سياهي
بي دليل گام هاي سرد و راه هاي مانده مهجور
اي سپيدي
با تارهاي صوتي ام از هم گسسته
پرده ها از گوشه ها و گوش هايم بر دريده
در سكوتت جاي من خالي ست آيا ؟
در هجاي شوكرانت
مست و لايعقل نشسته
اي سپيدي
خسته از مضرابِ اين غم
غم غمِ عشقت
منم سلانه سلانه
مي گسار اين سياهي ، اين منم من
همنشين اين سپيدي ، اين تويي تو
در سكوتم رخنه كرده
باد ِ باده خورده در ايوان ِ شب
كژ و مژ پيچيده بر شولاي قير اندود
بي كلاهي
در جوار نشئه ي خاموش ِصد آواز ِاعصارم
هاي و هويي كز سياهي رخت بسته
در سپيدي جان گرفته
خاطري از من ربوده
در سياهي
يادگاري نقش بسته
اي سياهي
اي سياهي
ني ني رقاص چشمانت
تا كجا ها عشق را سر كشيده ،
پرواز داده ؟
در سكوتت جاي من خالي ست آيا ؟


مجيد گل محمدي
1387.12.19

No comments: