182
عـاشـقــانـه
*****
گره در گره
در خواب
پيچيده اي در من
و ناز اندامت – پيوسته –
ترانه هاي عاشقانه ميريزد بر چشمانم
نه در گلو نجوا
نه در صدا رمقي
بي نياز از ترنم ِ نامت
هم از براي آرزو
هم از براي غرابت
تا كه در وجودت عصيان كردم
و در نظاره ي همگان
عشق بود كه مي باريد
گره در گره
كه آخر قصه گفتي تو :
بمان به انتظار ِ من كه بمانم
مجيد گل محمدي
1387.10.30
1 comment:
اول اينجوري خوندم
" بمان به انتظار ِ من كه بمان"
يه ميم جا انداختم ، يعني نديدم و چقدر تغيير ِ معني داد
.
.
.
~~~***Ar@GoL***~~~
Post a Comment