Monday, October 27, 2008

عاشقانه-139



139

عــاشقــانه

*****

پاييز و صداي برگ هاي بازيگوش

با كوبش قلب من هماهنگ

تاب و تب ِ تو با من

نزديكِ برهنه گي در آغوش

چقدر به خواب احتياج دارم من

خوابي كه با آغوشِ تو آغاز مي شود

و ديگر نه به رؤيا مي پردازم

نه به دنبالت

شب و نيمه شب خواهم گشت

دست هاي تو را دوست مي دارم

چون زبانِ دست هاي مرا مي فهمند

زبان ِ تنم را

چقدر به خواب احتياج دارم من

خوابي كه با دست هاي تو آغاز مي شود

از شيار لب هاي ات مي شود فهميد

تو شبيه عاشقانه هاي مني

لبان تو را از همين رو دوست مي دارم

خوابي كه با لبان تو آغاز مي شود

دوست مي دارم

مجيد گل محمدي

87.08.06

No comments: