Saturday, April 4, 2009

عاشقانه - 201

Requiem

201

عـاشـقــانـه

*****

چشم هايم مادينه و بارآور

دست هايم مــَـرد

و به اندازه ي دنيا ،قلبي كودك

چو زماني گذران راسته ي شك و گمان ،

تاريكي را

بشكافد كه شكفته ست از آن سينه ي اين پنجره ها

در نگاهي آويزان

هم از ابريشم تافته و تفتيده ز غم

انتظار خبري كه گريزد از باد

و پريشد موهايت

آي ! عطر امروزت

بوي خواب ِ ديشب من دارد

يا پرند صبحگاهم

يا چو بوي دست خط ساده گي هايم

كه در انديشه ي تو نه بلرزد

نه بلرزاند

كه غَلَط مي شود اين تعبير

چو نباشي من ِ من در من ، تو

با دو صد رمز كه نگشوده بماندند

مگر

با لب هايت

1388.01.15

No comments: