Thursday, July 24, 2008

عاشقانه - 10

10

عــاشقــانه

*****

مردی که اکنون در برابر تو نشسته است

در حیات خلوت زندگی

به جستجوی گلدانهای شمعدانی ست

که از کوچه پس کوچه های شهر تو

پیدا کرده است .

با لبخندی که تو بر لب داری

تنها

نشانه ی شادی به او نمی دهی

که دلتنگی را در قلبش

خواهی کاشت

صبر کن صبر کن

بزودی آخرین واژه ها شنیده خواهند شد

وقتی که دست های تو

تنها

به دست های اش دوخته شده باشد

آنگاه

آخرین کلام را نفس ها خواهند فهمید

و چشمی گشوده نمی ماند

مجید گل محمدی

85.08.09

No comments: