Tuesday, April 13, 2010

عاشقانه - 392




392
***
ديگر باران هم مثل تو
من ِ ساده را غافلگير مي كند
اول و دورادور
بوسه مي دهد ، مي آيم
بعد ، با رعد دلتنگي
وعده ام مي دهد ، مي آيم
آخر قطره قطره اندام اش را
مي فشاند بر آغوشم .
بي چتر و بي پناه
دورادور
ساده انتظار مي كشم :
تو خواهي آمد !
سر زده روزي كه سيل آسا
آغوشم را خواهم افشاند بر اندامت
ساده تر مي خواهي ؟
مي مانم
هر چند تنها
وعده ام دهي !

89.01.24

1 comment:

Anonymous said...

salam ordibehesht dare miada!!!!ma montazerim......nargeso jahanshad