234
عاشقانه
***
روح مان به هم نزديك مي شود
قلب مان براي هم مي تپد
در آيينه ي اندام هامان
ضيافتي ست
ما به تنهايي
بي نياز از تمامي دنياييم.
در لحظه هاي سكوت
با هم ترانه مي خوانيم
و با حسي مشترك
در يك قطره اشك
يگانه ايم .
تو آنجا هستي
من اينجا
بي تو با چه كسي سخن بگويم من
سخن از همين اتفاق ساده
از حس همين شبنم
يا اتفاق هاي بزرگ تر
از جهان
يا آنچه اكنون در من مي گذرد
88.04.09
1 comment:
امروز دلم بهانه های کهنه را
از کنج تا کنج دلم جارو زد
و بیرون ریخت
ولی
ولی بهانه های من
زود زود دلشان برای من تنگ می شود
و دلشان هوای مرا می کند
Post a Comment