Friday, May 29, 2009
عاشقانه - 212
212
عاشقانه
*****
دلم براي صداي تو تنگ مي شود
تا چند قدم مانده به پله هاي صبور
گاهي خيال گام هايت
گاهي خيال چشمانت
تعبير مي شود
با اينكه قاب هاي خالي احساسم
يكي يكي عادت كردند
به پس زمينه ي تنهايي
تاژي زلال
در طلوعي ممنوع از مژگانت
مقدر شد قلبم را
و چهره اي باستاني از من
باز
احيا شد
از نازت .
88/03/08
Wednesday, May 20, 2009
عاشقانه - 211
211
عاشقانه
*****
رعشه مي افتد بر لب
بي اختيارِ وقتي كه تو از نهايت ِ آتش
صبور مي ماني
وقتي تو در شبانه هاي عشق و تنهايي
از پشت ِ در هزار قفل مي زني
و آنك
به جاودانگي
تنها ز گفتگوي خويش
بي خويش گشته اي
خيس از هبوط ِ لحظه هاي شراب و شوق
غلتيده بر سرير بوسه اي وحشي
وقتي تودر شبانه هاي عشق
تنهايي ِ مرا
با خويش
وصله مي زني
88/02/30
Subscribe to:
Posts (Atom)