Sunday, June 20, 2010

Majid Golmohammadi - 418



418
عاشقانه
***
از بی گدار تجربه ای
گذر کنی و انگار نه انگار
با خویشتنی ، بی خویشتن
و هر چه می اندیشی و می کاوی
آرامش را و عشقی در دسترس را
انگار نه انگار
که در لحظه ای خیلی نزدیک
خیلی خیلی نزدیک
آبستن می شوند چشمان ات
قلبت تپیدن اش می گیرد
همیشه می تپد ، اما
وقتی کمی به فاصله ای بیشتر فکر کنی
قلبت تحمل اش کم می شود
بی تاب می شود
آن وقت تازه گام های ات
پیمودن ِ مسیری نا هموار را
شاید
دوست تر می دارد
این گونه است ، مهربانو
یعنی
این گونه می توان نوشت
وقتی که باورم هستی ، نزدیک
در لحظه های تو احساس می کنم
از وضع آینه و روزگار رنجوری
گاهی خیال تو بارانی ست
گاهی به حوصله مدیونی
اما
با اینکه زندگی سخت می گیرد
هر جور که ساده ای خوب است
این گونه می شود
در بــُــهت ها ، اندوه ها
با هم یگانه ماند ، مهربانو
89.03.30

No comments: