382
***
تو و من
مثل زمين و ريشه
مثل باران و بهار
مثل فروردين با عشق
به هم نزديك ايم ،
تو و من
مثل يك ساده گي از برق دو چشم
حرف زديم
مثل خاموشي ِ يك بغض
شبيه دو قدم راه كه با عشق توان اش پيمود
مثل يك شب كه فقط با دو ستاره روشن بود
حرف زديم ،
من شبيه رود
تو شبيه آب
من به بي تابي نزديك
تو شبيه مهتاب ،
راست مي گفتي :
چه عجيب است كه ما
بي كه از پيش قراري باشد
مثل پرواز بلند و ققنوس
در كنار خورشيد
به هم پيوستيم . . .
***
تو و من
مثل زمين و ريشه
مثل باران و بهار
مثل فروردين با عشق
به هم نزديك ايم ،
تو و من
مثل يك ساده گي از برق دو چشم
حرف زديم
مثل خاموشي ِ يك بغض
شبيه دو قدم راه كه با عشق توان اش پيمود
مثل يك شب كه فقط با دو ستاره روشن بود
حرف زديم ،
من شبيه رود
تو شبيه آب
من به بي تابي نزديك
تو شبيه مهتاب ،
راست مي گفتي :
چه عجيب است كه ما
بي كه از پيش قراري باشد
مثل پرواز بلند و ققنوس
در كنار خورشيد
به هم پيوستيم . . .
88.11.29