Tuesday, February 8, 2011

عاشقانه - 473


473
عاشقانه
***

به قِدمت یک اُرُسی

مشبک و رنگی

که بیایی و پشت اش به پرواز

سلام کنی

ایستاده ام در مسیر آسمان تو

و با هر تابش

ترجمه می شوم با مفاهیم

رنگ و وارنگ

احساسم

به حجم آب پاشی

جلوی هشتی قدیمی

بیشتر شبیه شده

رو به باغ

دراز کشیده ام

در آغوش کشیده ام

گونه ها و بوسه های خیس را

در بُهت و انتظار آمدن ات

عجیب راه می روم

که کوچه ای کاهگلی و بن بست

خاطرم را می کشد در خود

نگو که پیچ می خورَد به حس تو

شبیه بودن ات

که امروزی ست

و تن پوشم

همان رد بوی گشوده آغوش تو را دارد

قدیمی ام

به فرصت ِ یک گزیده شعر

که در هیچ نگاه تاریخی

بر زبانی عاشق

نیامدم هرگز

و با ستاره های خیس تو

در آسمان مشبک ات

آشنایی دارم

نگاهت

در کدورت دوران

ستودنی ست


89.11.19


No comments: